حجاب از دیـــــــــــــــدگاه حضرت زهرا(س) | ||
|
زنها نباید زینتهای خود را آشکار کنند مگر آن مقدار از زینت که معلوم است. مراد از زینت که نباید آشکار کند چیست؟ چند معنا برای زینت ذکر شده است: ۱) زینتهای پنهان و طبیعی یعنی اندام و زیبایی زن . زینتهای آشکار ، چهره و دو دست تا مچ زنها است. ۲) بعضی زینت را به معنای محل زینت گرفتهاند ، زیرا آشکار کردن خود زینت مثل گوشواره و گردنبند به تنهایی مانع ندارد و ممنوعیت مربوط محل قرار گرفتن آنهاست. ۳) بعضی زینتهای آشکار را به معنای زینت آلات گرفتهاند ، البته به این شرط روی بدن قرار گرفته باشد . طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توأم با آشکار کردن اندامی است که زینت بر آن قرار دارد. معنای درست ، معنای سوم است. زنها حق ندارند زینتهایی که پنهان است آشکار سازند ، هرچند اندامشان نمایان نشود . بنابر این نشان دادن لباسهای مخصوصی که در زیر لباس یا چادر میپوشند مجاز نمیباشند و قرآن کریم از ظاهر کردن چنین زینتی نهی کرده است. «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن.» خمر: جمع خمار به معنای پوشش است ، ولی معمولاً به چیزی گفته میشود که زنها با آن سر خود را میپوشانند . جیوب: جمع جیب به معنای یقه پیراهن است که از آن به گریبان تعبیر میشود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن اطلاق میشود. از این جمله استفاده میشود که زنان قبل از نزول این آیه ، روسریهای خود را به شانهها یا پشت سر میانداختند ، طوری که مقداری از سینه و گردن نمایان میشود . قرآن دستور داد زنان روسریهای خود را بر گریبان خود بیفکنند تا گردن و قسمتی از سینه که بیرون است پنهان گردد. ابن عباس میگوید : این دستور به سبب این است که سینه ، گلو ، مو و گردن زنان از دید بیگانهها محفوظ بماند. زنان نباید زینتهای خود را آشکار سازند مگر برای ۱۲ طایفه که آنها را خداوند استثنا کرده است. ۱) در این آیه ، پوشاندن چشم مقدم شده بر حفظ و پوشش، که دلیل بر اهمیت اصل حجاب است ، چون نگاه ، مقدمه فتنه است . وقتی که پوشیدن چشم از نامحرم واجب باشد ، حجاب نیز واجب خواهد بود.
۲) این آیه حدود و مرز حجاب را مشخص میکند و وظیفه پوشش زن مسلمان را روشن میکند که چگونه لباس بپوشد و اظهار زینت نکند ، مگر در صورتی که از طرف شرع اجازه داده شده است و آن در دو مورد است: الف) زینتهایی که آشکارا و معلوموار است واجب نیست بپوشاند. ب) عدهای از محارم نیز استثناء شدهاند که در این صورت نیز اظهار زینت برای زنها حرام نمیباشد. «یا ایّها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان اللّه غفورا رحیما.» ای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بگو برای زنان و دختران و زنان مؤمنین که نزدیک کنند بر روی تمام بدنشان چادرهایشان را و این شیوه برای این است که به عفاف و نجابت شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.(۴۰) مراد از جلابیب چیست؟ سه نظر وجود دارد : الف) پارچهای بزرگ که از روسری بلندتر است و سرو گردن و سینه را میپوشاند. ب) مقنعه و خمار (روسری) ج) پیراهن گشاد قدر جامع این است که بدن را بپوشانند. بیشتر به نظر میرسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است. علامه طباطبایی رحمهالله میفرماید: کلمه «جلابیب» جمع جلباب است و آن جامهسرتاسری است که تمام بدن را میپوشاند و یا روسری مخصوص است که صورت و سر را ساتر میشود. «و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبهنّ»؛ هرگاه حاجتی داشته باشید که از زنان پرسشی نمایید یا متاعی بخواهید باید از پشت پرده سؤال نمایید که این کار پاکیزهتر است برای دلهای شما و دلهای آنان ـ شأن نزول: اصحاب پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم گاهی برای حوایجی که داشتند وارد خانههای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم میشدند و گاهی میشد که پیامبر تشریف نداشتند ، قهرا طرف تکلّم ، زنهای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود . آیه مذکور نازل شد که وقتی چیزی لازم شد از پشت پرده با آنها تکلّم کنید. ـ وجه استدلال: «این آیه اگر چه اختصاص به زنهای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم دارد ، ولی مورد از قبیل مثال است و مانعی از شمول حکم به سایر زنها ندارد و علمای اسلام نیز حکم را منحصر به زنهای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از تکالیف آنها ندانستهاند و تخصیص حکم به زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم دلیلی ندارد. پس اصحاب با فیض حضوری که نسبت به پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم داشتند اگر استتار و حجاب زن از مرد باعث تطهیر قلوب آنها بشود باقی افراد که از فیض حضوری پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم بهره نداشتند حجاب زن از مرد بیشتر موجب تطهیر قلوب آنها خواهد بود و هرچه باعث صفای قلب و صدق زبان وحسن عمل باشد امر به آن در شریعت اسلام واجب است.
«و القواعد من النساء اللاتی لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة و ان یستغفعن خیرلهن و اللّه سمیع علیم؛» زنهای بازنشسته که میل به نکاح ندارند باکی نیست که کنار بگذارند لباسهای خود را یعنی جلباب و خمار خود را بیندازند ، البته در حالی که قصد آنها اظهار زینت و جلوهگری نباشد و اگر در حال پیری جانب عفت را نگاه بدارند برای آنها بهتر است ، زیرا خداوند شنوا و دانا است. ـ وجه استدلال: «الف و لام در القواعد به معنای التی است و متضمن معنای شرط است . لذا در خبر او «فا» واقع شده است . پس محصل معنا آن باشد که وضع بالاپوش برای زنان که از قواعد هستند و امید به ازدواج ندارند جایز است و مفهوم شرط که بالاتفاق حجت است این باشد که جایز نیست برای زنهایی که از قواعد نمیباشند و امید به ازدواج دارند ، هنگام بیرون رفتن سر اندرزهای خود را فرو نهند.» «اگر حجاب بر زنان واجب نبود پیرهزنان را رخصت به بی حجابی غلط بود و تخصیص دادن زنان پیر را به جواز عدم حجاب دلیلی است که زنان دیگر واجب است با حجاب باشند ، و الا وجهی ندارد که زنان پیر را تخصیص دهد و استثناء کند. «این تکلیف رفعش از پیرزنان ، برهان است بر ثبوت تکلیف برای زنهای جوان ، زیرا اگر همه زنها بیحجاب بودند اختصاص وضع ثیاب به قواعد از زنان بی محل بود. . «و قرن فی بیوتکن و لاتبرّجن تبرّح الجاهلیة الاولی» زنها به خانه هایشان بمانند و مثل زنهای عصر جاهلیت زیورنمایی نکنند. واژه «قرن»: یا از ریشه «قرار» است یعنی در خانههای خود بمانند و یا از ریشه «وقار» یعنی در رفتار و کردار خود باوقار باشند. واژه «تبرّج»: علامه طباطبائی رحمهالله میفرماید : تبرّج به معنای ظاهر شدن در برابر مردم است ، همانطوری که برج قلعه برای همه هویدا است. در مجمع البیان آمده است : تبرّج : ابراز کردنِ زر و زیور و موارد زینت و زیبایی است و آن گرفته شده از بُرج است. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|